1119 مدخل
اوتراق . [ ت ُ ] (ترکی ، اِ) اقامت . || محل اقامت . رجوع به اتراق شود.
اوطراق . (ترکی ، اِ) توقف و اقامت . سکونت . || قلعه و حصار. (از ناظم الاطباء).
آتش سوزی، آتش گرفتن
شنود، فال گوش ایستادن
اوتاق . (ترکی ، اِ) اوتاغ . رجوع به اوتاغ شود.
جدايي , تفکيک
سوختن , سوخت , اشتعال , احتراق
اتراق گاه گوسفندان و چوپانان که از چفت chaftبزرگتر است
اتراقگاه شبانه ی دامها در حین کوچ
اتراق گاه شبانه ی چوپانان و دامها
اتراق گاه و پاتق
اتراق گاه هموار و گسترده ی کوهستانی البرز در مسیر کوچ