اهتملغتنامه دهخدااهتم . [ اَ ت َ ] (اِخ ) لقب سنان بن خالد است . چه در نبرد یوم الکلاب دندان پیشین او شکست . (از منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء).
اهتملغتنامه دهخدااهتم . [ اَ ت َ ] (ع ص ) مرد دندان پیشین شکسته . (ناظم الاطباء). مرد شکسته دندان پیشین . مؤنث آن ، هتماء. (منتهی الارب ) (آنندراج ). دندان پیشین شکسته . (المصا
اهتمامدیکشنری عربی به فارسیهايهوي , سروصدا , نق نق زدن , اشوب , نزاع , هايهو کردن , ايراد گرفتن , خرده گيري کردن , اعتراض کردن , بهره , تنزيل , سود , مصلحت , دلبستگي , علا قهعلا قمند کردن
اهتمامفرهنگ مترادف و متضاد۱. تقلا، تکاپو، تلاش، جدیت، جهد، سعی، کوشش، مجاهدت، مساعی ۲. تیمارداری، دلبستگی، غمخواری، همتگماری
أخَذَ بِعَينِ الإعتبارِدیکشنری عربی به فارسیاهتمام ورزيد , اهميت داد , مورد توجه قرار داد , مدّ نظر قرار داد , بجا دانست , در نظر گرفت , منظور داشت , جد گرفت