انشاءلغتنامه دهخداانشاء. [ اِ ] (ع اِمص ) آفرینش . ایجاد : ز گوهر دان نه از هستی فزونی اندرین معنی که جز یک چیز را یک چیز نبود علت انشا. ناصرخسرو. || سخن پردازی . سخن آفرینی . نو
انشاءلغتنامه دهخداانشاء. [ اِ ] (ع مص ) بیرون آمدن از چیزی . (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || آفریدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (غیاث اللغات ) (آنندراج
انشاعلغتنامه دهخداانشاع . [ اِ ] (ع مص ) دارو در کام ودهان و در بینی چکانیدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). دارو در دهان ریختن . ایجار. (از اقرب الموارد). || بشربت بفریاد کسی ر
ان شاء الغتنامه دهخداان شاء ا. [ اِ ئَل ْ لاه ] (ع جمله ٔ فعلیه ٔ شرطیة) کلمه ٔ غیرموصول که در مقام استقبال کارها استعمال می کنند؛ یعنی اگر بخواهد خدا. (ناظم الاطباء). اگر خدای خواه
ان شااللـهفرهنگ فارسی عمید / قربانزادهدر هنگام اعلام تصمیم به کاری یا دادن وعدهای برای اظهار امیدواری گفته میشود.
ان شاء الغتنامه دهخداان شاء ا. [ اِ ئَل ْ لاه ] (ع جمله ٔ فعلیه ٔ شرطیة) کلمه ٔ غیرموصول که در مقام استقبال کارها استعمال می کنند؛ یعنی اگر بخواهد خدا. (ناظم الاطباء). اگر خدای خواه
لَا يَسْتَثْنُونَفرهنگ واژگان قرآناستثناء نمي كنند - ان شاء الله نمي گويند (کلمه استثناء که مصدر فعل يستثنون است ، به معناي اين است که بعضي از افراد کل را از حکم کل کنار بگذاريم ، و نيز به معناي
انلغتنامه دهخداان . [ اِ ] (ع حرف ) اگر. (ترجمان علامه جرجانی مهذب عادل بن علی ) (فرهنگ فارسی معین ). به معنی «اگر» است برای شرط و دو فعل را جزم میدهد مانند: «ان ینتهوا یغفر ل
يَکْشِفُفرهنگ واژگان قرآنبرطرف می کند - کنار می زند ( عبارت " بَلْ إِيَّاهُ تَدْعُونَ فَيَکْشِفُ مَا تَدْعُونَ إِلَيْهِ إِنْ شَاءَ " یعنی : بلكه فقط خدا را مىخوانيد، و او هم اگر بخواهد