انکلاتلغتنامه دهخداانکلات . [ اِ ک ِ ] (ع مص ) ریخته شدن . (منتهی الارب )(ناظم الاطباء) (آنندراج ). انصباب . (از اقرب الموارد). || ورترنجیده گردیدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (نا
انکلاثلغتنامه دهخداانکلاث . [ اِ ک ِ ] (ع مص ) پیش درآمدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). تقدم . (از اقرب الموارد).
انسلاتلغتنامه دهخداانسلات . [ اِ س ِ ] (ع مص ) بی خبر و بر غفلت بیرون رفتن . (از منتهی الارب )(ناظم الاطباء). بدون اطلاع دادن و پنهانی بیرون رفتن . (از اقرب الموارد). جیم شدن . (ی
درترنجیدهلغتنامه دهخدادرترنجیده . [ دَ ت ُ رُ دَ / دِ ] (ن مف مرکب ) ترنجیده . چین و شکن بهم رسانیده . درهم کشیده . کُنبُث . مُکلَهِزّ: کَلاثب ، کَلثَب ؛ درترنجیده ٔ ترش روی بخیل . ا
ریختنلغتنامه دهخداریختن . [ ت َ ] (مص ) روان کردن و جاری کردن مانند ریختن آب در ظرف و ریختن خون . (از ناظم الاطباء). لازم و متعدی آید. (یادداشت مؤلف ). سرازیر کردن مایع از ظرفی
انکلاثلغتنامه دهخداانکلاث . [ اِ ک ِ ] (ع مص ) پیش درآمدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). تقدم . (از اقرب الموارد).
انسلاتلغتنامه دهخداانسلات . [ اِ س ِ ] (ع مص ) بی خبر و بر غفلت بیرون رفتن . (از منتهی الارب )(ناظم الاطباء). بدون اطلاع دادن و پنهانی بیرون رفتن . (از اقرب الموارد). جیم شدن . (ی