انقیادلغتنامه دهخداانقیاد. [ اِ ] (ع مص ) گردن دادن و کشیده شدن ستور. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). کشیده شدن ستور. (از اقرب الموارد). کشیده شدن و تن بدادن . (تاج المصادر بیهقی ). گردن دادن . (صراح اللغة). کشیده شدن . (مصادر زوزنی ) (از آنندراج ). استقاده . گردن نهادن . استسلام . تن دادن . (یا
انقیادفرهنگ فارسی معین( اِ ) [ ع . ] 1 - (مص م .) رام شدن ، مطیع شدن . 2 - (اِمص .) فرمانبرداری . 3 - فروتنی . ج . انقیادات .
انقادلغتنامه دهخداانقاد. [ اِ ] (ع مص ) برگ آوردن درخت . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (از اقرب الموارد).
انقاذلغتنامه دهخداانقاذ. [ اِ ] (ع مص ) یک سو گردانیدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). || رهانیدن کسی را از کسی . (منتهی الارب ) (آنندراج ). رهانیدن کسی را از شر و جز آن . (ناظم الاطباء). رهانیدن و نجات دادن . (از اقرب الموارد). رهانیدن . (ترجمان القرآن جرجانی ). تنقذ. استنقاذ. (از
انقاضلغتنامه دهخداانقاض . [ اَ ] (ع اِ) ج ِ نِقض . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (ازاقرب الموارد). رجوع به نقض شود.
انقاضلغتنامه دهخداانقاض . [ اِ ] (ع مص ) زبان بکام چسبیده بانگ برزدن ستور را. (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || بانگ کردن عقاب و چوزه ٔ مرغ و بندِ اندام . (منتهی الارب ) (آنندراج ). بانگ کردن ماکیان و عقاب و اشتربچه و شیشه حجام .(تاج المصادر بیهقی ). بانگ عقاب و گفته اند:
انقیاضلغتنامه دهخداانقیاض . [ اِ ] (ع مص ) شکافتن دیوار بی افتادن و یا فرودریدن آن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). شکافته شدن دیوار. (تاج المصادر بیهقی ). ترک خوردن دیوار. (یادداشت مؤلف ). || کفتن چاه و دندان از درازا. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). شکا
تحت انقیاد درآوردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: ارادۀ اجتماعی عام نقیاد درآوردن، سرکوب کردن، پیروز شدن، مستعمره کردن گرفتن، اسیر کردن، بهبیگاری گرفتن رامکردن، تحت فرمان درآوردن، تحت تسلط درآوردن، سلطه داشتن، غلبه داشتن، تسخیر کردن اختیار کسی (چیزی) را داشتن، افسار کسی رادردست داشتن (گرفتن)، افسار زدن، مطیع کردن زندانی کردن