انصیابلغتنامه دهخداانصیاب . [ اِ ] (ع مص ) فرودآمدن باران . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). انصباب . (از اقرب الموارد).
انسیابلغتنامه دهخداانسیاب . [ اِ ] (ع مص ) بشتاب رفتن مار و آنچه بدان ماند. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). تند رفتن . رفتن مار و تدافع نمودن در رفتن . (از اقرب الموارد)
انتیابلغتنامه دهخداانتیاب . [ اِ ] (ع مص ) پیاپی آمدن ، یقال : فلان انتاب القوم ؛ ای اتاهم مرة بعد اخری . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). نوبتی بعد از نوبتی دیگر آمدن : انتابهم ؛ ا
انجیابلغتنامه دهخداانجیاب . [ اِ ج ِ ] (ع مص ) گردن دراز کردن ناقه وقت دوشیدن . (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). گردن دراز کردن ناقه برای دوشیدن . (از اقرب الموارد). || منکشف گرد
انذیابلغتنامه دهخداانذیاب . [ اِ ] (ع مص ) گداخته شدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). گداختن (لازم ). (از یادداشت مؤلف ).
انشیابلغتنامه دهخداانشیاب . [ اِ ] (ع مص ) آمیخته شدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). اختلاط. (از اقرب الموارد).
انتیابلغتنامه دهخداانتیاب . [ اِ ] (ع مص ) پیاپی آمدن ، یقال : فلان انتاب القوم ؛ ای اتاهم مرة بعد اخری . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). نوبتی بعد از نوبتی دیگر آمدن : انتابهم ؛ ا
انجیابلغتنامه دهخداانجیاب . [ اِ ج ِ ] (ع مص ) گردن دراز کردن ناقه وقت دوشیدن . (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). گردن دراز کردن ناقه برای دوشیدن . (از اقرب الموارد). || منکشف گرد
انذیابلغتنامه دهخداانذیاب . [ اِ ] (ع مص ) گداخته شدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). گداختن (لازم ). (از یادداشت مؤلف ).
انشیابلغتنامه دهخداانشیاب . [ اِ ] (ع مص ) آمیخته شدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). اختلاط. (از اقرب الموارد).
انصابلغتنامه دهخداانصاب . [ اَ ] (ع اِ) ج ِ نَصب . (منتهی الارب ).رجوع به نصب شود. || ج ِ نُصُب . (از اقرب الموارد). سنگها که گرداگرد کعبه برپای می کردند و می پرستیدند و بر آنها