انشینهلغتنامه دهخداانشینه . [ اَ ن َ / ن ِ ] (از یونانی ، اِ) تدارک عید و جشن . (ناظم الاطباء). بیونانی جشن که بیادگار کسی کنند. (آنندراج ).
اینشتینلغتنامه دهخدااینشتین . [ اَ ت َ ] (اِخ ) (1879 - 1955 م .) آلبرت . عالم بزرگ فیزیک دان نظری . متولد در اولم (آلمان ). در مونیخ و آراو (سویس ) و زوریخ تحصیل کرد. در 1905م . ب
آشتینهلغتنامه دهخداآشتینه . [ ن َ / ن ِ ] (اِ) تخم مرغ . مرغانه . بیضه . خایه (در مرغ ). و آن را آستینه و آشینه نیز ضبط کرده اند.
آنشتنگاهلغتنامه دهخداآنشتنگاه . [ ن ِ ت َ ] (اِ مرکب ) بضبط صحاح الفرس ، خلاخانه .متوضّا. مَبرز. رجوع به آبشتنگاه و آپشتنگاه شود.
نسبیتفرهنگ انتشارات معین(نِ یَّ)(مص جع .)1 - نسبی بودن . 2 - نام فرضیه ا ی است که انشتین آن را معرفی کرد. در این فرضیه به جای فاصلة بین اشیاء فاصلة بین حوادث در نظر گرفته می شود و زما
الکترونیکلغتنامه دهخداالکترونیک . [ اِ ل ِ رُ ] (فرانسوی ، اِ) شاخه ای است از مهندسی که در تئوری و وسایل و طرحهای مربوط به پخش و جذب الکترونها بحث می کند، و مباحث طرح شده در آن مسائل
جرملغتنامه دهخداجرم . [ ج ِ ] (ع اِ) تن . (منتهی الارب ) (دهار). تن و جثه . (ناظم الاطباء) (آنندراج ). بدن . (از متن اللغة). تن حیوان و جز آن . (ازاقرب الموارد). ج ، اَجرام . ج