انسیاقلغتنامه دهخداانسیاق . [ اِ ] (ع مص ) رانده شدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). || روان شدن . (تاج المصادر بیهقی ) (مصادر زوزنی ) (آنندراج ). ||
انسیاغلغتنامه دهخداانسیاغ . [اِ ] (ع مص ) بگلو فروشدن . (تاج المصادر بیهقی نسخه ٔخطی کتابخانه ٔ لغت نامه ورق 231 ب ) (مصادر زوزنی ).
انصیاغلغتنامه دهخداانصیاغ . [ اِ ] (ع مص ) آماده شدن . || در کالبد ریخته گردیدن چیزی . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). مطاوعه ٔ صوغ کند. (از اقرب الموارد). رجوع به صوغ ش
انبیاقلغتنامه دهخداانبیاق . [ اِم ْ ] (ع مص ) بلا و سختی رسیدن . (آنندراج ). رسیدن بر مردم سختی و بلا. (ناظم الاطباء). رسیدن سختی و بلا بر قوم . (ازمنتهی الارب ). داهیه بر مردم رس
انتیاقلغتنامه دهخداانتیاق . [ اِ ] (ع مص ) برگزیدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج )(تاج المصادر بیهقی ). انتقاء. (از اقرب الموارد).
انخیاقلغتنامه دهخداانخیاق . [ اِ ] (ع مص ) فراخ گردیدن بیابان . (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ) (آنندراج ). یقال : انخاقت المفازة. || فراخ گردیدن چاه : انخاقت البئر. (از منتهی ال
اندیاقلغتنامه دهخدااندیاق . [ اِ ] (ع مص ) دمیده گردیدن . (یادداشت مؤلف ). دمیده گردیدن شکم . (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). انتفاخ . (از اقرب الموارد). یقال : اندا
انجلابلغتنامه دهخداانجلاب . [ اِ ج ِ ] (ع مص ) کشیده شدن از جایی بجایی دیگر. (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). رانده شدن . انسیاق . (از اقرب الموارد).
زجاءلغتنامه دهخدازجاء. [ زَ ] (ع مص ) آسان و استوار شدن کار. (از معجم الوسیط) (از متن اللغة). روان گردیدن کار و آسان و راست و درست شدن و پاییدن . (آنندراج ). آسانی و استواری کار
راندنلغتنامه دهخداراندن . [ دَ ] (مص ) دور کردن . (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (لغت محلی شوشتر، نسخه ٔ خطی متعلق به کتابخانه ٔ مؤلف ). طرد کردن . دور داشتن از نزد خود. رد کردن . بد
انبیاقلغتنامه دهخداانبیاق . [ اِم ْ ] (ع مص ) بلا و سختی رسیدن . (آنندراج ). رسیدن بر مردم سختی و بلا. (ناظم الاطباء). رسیدن سختی و بلا بر قوم . (ازمنتهی الارب ). داهیه بر مردم رس