انسحاجلغتنامه دهخداانسحاج . [ اِ س ِ ] (ع مص ) خراشیده شدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از مصادر زوزنی ) (تاج المصادر بیهقی نسخه ٔ خطی کتابخانه ٔ لغت نامه ورق 228 الف ). || پو
انساجلغتنامه دهخداانساج . [ اَ ] (ع اِ) ج ِ نسج . (یادداشت مؤلف ). نسجها و بافته ها. (ناظم الاطباء). و رجوع به نسج شود.
انسحابلغتنامه دهخداانسحاب . [ اِ س ِ ] (ع مص ) کشیده شدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (تاج المصادر بیهقی ). کشیده شدن بر روی زمین . (از اقرب الموارد). و رجوع به تابع
انسحاطلغتنامه دهخداانسحاط.[ اِ س ِ ] (ع مص ) از دست کسی لغزیدن چیزی و افتادن :انسحط من یده . (منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). چیزی لغزیده افتادن چنانکه از دست .
انسحاقلغتنامه دهخداانسحاق . [ اِ س ِ ] (ع مص ) سوده شدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (تاج المصادر بیهقی ). اندقاق . (از اقرب الموارد). || فراخ گردیدن . (منتهی الارب
انساجلغتنامه دهخداانساج . [ اَ ] (ع اِ) ج ِ نسج . (یادداشت مؤلف ). نسجها و بافته ها. (ناظم الاطباء). و رجوع به نسج شود.
انسحابلغتنامه دهخداانسحاب . [ اِ س ِ ] (ع مص ) کشیده شدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (تاج المصادر بیهقی ). کشیده شدن بر روی زمین . (از اقرب الموارد). و رجوع به تابع
انسحاطلغتنامه دهخداانسحاط.[ اِ س ِ ] (ع مص ) از دست کسی لغزیدن چیزی و افتادن :انسحط من یده . (منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). چیزی لغزیده افتادن چنانکه از دست .
انسحاقلغتنامه دهخداانسحاق . [ اِ س ِ ] (ع مص ) سوده شدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (تاج المصادر بیهقی ). اندقاق . (از اقرب الموارد). || فراخ گردیدن . (منتهی الارب