انخیاقلغتنامه دهخداانخیاق . [ اِ ] (ع مص ) فراخ گردیدن بیابان . (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ) (آنندراج ). یقال : انخاقت المفازة. || فراخ گردیدن چاه : انخاقت البئر. (از منتهی ال
انبیاقلغتنامه دهخداانبیاق . [ اِم ْ ] (ع مص ) بلا و سختی رسیدن . (آنندراج ). رسیدن بر مردم سختی و بلا. (ناظم الاطباء). رسیدن سختی و بلا بر قوم . (ازمنتهی الارب ). داهیه بر مردم رس
انتیاقلغتنامه دهخداانتیاق . [ اِ ] (ع مص ) برگزیدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج )(تاج المصادر بیهقی ). انتقاء. (از اقرب الموارد).
انخراقلغتنامه دهخداانخراق . [ اِ خ ِ ] (ع مص ) دریده شدن و پاره پاره گردیدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). دریده شدن . (تاج المصادر بیهقی ) (غیاث اللغات ). || گذشتن ب
انخزاقلغتنامه دهخداانخزاق . [ اِ خ ِ ] (ع مص ) دوخته شدن بنیزه . (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (از اقرب الموارد).
انبیاقلغتنامه دهخداانبیاق . [ اِم ْ ] (ع مص ) بلا و سختی رسیدن . (آنندراج ). رسیدن بر مردم سختی و بلا. (ناظم الاطباء). رسیدن سختی و بلا بر قوم . (ازمنتهی الارب ). داهیه بر مردم رس
انتیاقلغتنامه دهخداانتیاق . [ اِ ] (ع مص ) برگزیدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج )(تاج المصادر بیهقی ). انتقاء. (از اقرب الموارد).
انخراقلغتنامه دهخداانخراق . [ اِ خ ِ ] (ع مص ) دریده شدن و پاره پاره گردیدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). دریده شدن . (تاج المصادر بیهقی ) (غیاث اللغات ). || گذشتن ب
انخزاقلغتنامه دهخداانخزاق . [ اِ خ ِ ] (ع مص ) دوخته شدن بنیزه . (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (از اقرب الموارد).