انحلال فشاریpressure dissolution, pressure solutionواژههای مصوب فرهنگستانفرایند انحلالی که، براثر افزایش فشار بیرونی نسبت به فشار آبِ درون منافذ، در سطح تماس دانهها یا بلورها روی میدهد
انحلاللغتنامه دهخداانحلال . [ اِ ح ِ ] (ع مص ) گشاده گردیدن گره . (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). گشاده شدن . (تاج المصادر بیهقی ) (غیاث اللغات ).حل شدن . بازشدن . گش
انحلالفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ غیرآلی ل، محلول درست کردن، دمکردن، خیساندن حلّالیت، حلشوندگی، انحلالپذیری اسامی محلولها: محلول آبی، آبنمک، آبقند، آبنباتداغ، مایعات، آلیاژ همز
رَخ انحلالیsolution cleavageواژههای مصوب فرهنگستانرَخی که با رگههای بازماندۀ انحلالناپذیر یا سوگیری ترجیحی دانههای طویل یا ورقههای میکا مشخص میشود متـ . رَخ انحلال فشاری pressure solution cleavage
سطح خَلِشstyloliteواژههای مصوب فرهنگستانسطحی بخیهمانند در سنگهای کربناتی همگن که وجه مشخص آن نفوذ نامنظم و درهمقفلشدۀ دو بخش متفاوت است و حاصل انحلال سنگِ زیر فشار است
وافشارزدگیdecompression sickness, caisson sickness, caisson disease, compressed-air sickness, divers' diseaseواژههای مصوب فرهنگستانهرگونه نشانگان ناشی از کاهش سریع فشار جوّ که باعث آزاد شدن و انحلال حبابهای نیتروژن در داخل مایعات بدن میشود
رقتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ غیرآلی ت، کمیابی، ندرت، سَبُکی، ناچیزی، سستی، آمیختگی رقت هوا، فشارکم، خلاء کاهش فشار، انبساط حلّ، انحلال چیز رقیق، محلول، آب، گاز، آبزیپو، سوپ لطا
ردزیالغتنامه دهخداردزیا. [ رُ دِ ] (اِخ ) رودزیا. یکی از کشورهای جنوب افریقاست که در جنوب کنگوی بلژیک واقع است . قبلاً این سرزمین جزو اتحادیه ٔ افریقای جنوبی وابسته به بریتانیای