انجیرکلغتنامه دهخداانجیرک . [ اَ رَ ] (اِ) اِنجیره : کلاغک بیابیا انجیرکم پخته شده پیرزنکه نتونم بیام انجیرکم سخته شده .(از یادداشت مؤلف ).
انجیرکلغتنامه دهخداانجیرک . [ اَ رَ ] (اِخ ) دهی است از بخش مرکزی شهرستان شاه آباد با 257 تن سکنه . آب آن از قنات و محصول آن غلات است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).
انجیرکلغتنامه دهخداانجیرک . [ اَ رَ ] (اِ) علف بواسیر. (فرهنگ فارسی معین ). گیاهی است از تیره ٔآلاله ها که گلهای آن زرد است . کاسبرگ آن نیز رنگین وشبیه بگلبرگ های آن میشود بقسمی ک
انجیرکلغتنامه دهخداانجیرک . [ اَ رَ ] (اِخ ) دهی است از بخش بافت شهرستان سیرجان با 903 تن سکنه . آب آن از چشمه و قنات و محصول آن غلات و حبوب است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).
انجیرکلغتنامه دهخداانجیرک . [ اَ رَ ] (اِخ ) دهی است از بخش خاش شهرستان زاهدان با 150 تن سکنه . آب آن از چشمه و محصول آن غلات و لبنیات است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).
انجیرکوهلغتنامه دهخداانجیرکوه . [ اَ ] (اِخ ) کوهی در ارتفاع 2140 متری در لرستان . (یادداشت مؤلف ). رشته کوهی است در لرستان که از کلهر شروع و به سرآب کوه (یا سروان کوه ) و انارک دا
انجیرکوهلغتنامه دهخداانجیرکوه . [ اَ ] (اِخ ) کوهی در ارتفاع 2140 متری در لرستان . (یادداشت مؤلف ). رشته کوهی است در لرستان که از کلهر شروع و به سرآب کوه (یا سروان کوه ) و انارک دا
آفتابلغتنامه دهخداآفتاب . (اِخ ) نام رودی است که از انجیرکوه چشمه گیرد به پشت کوه ، و آن رافده و آب راهه ٔ کشکانرود است .
پندرجانلغتنامه دهخداپندرجان . [ پ َ دَ ] (اِخ ) دهی جزء دهستان حمزه لو در بخش خمین کمره از شهرستان محلات در 24هزارگزی شمال خمین دارای 545 تن سکنه . مزرعه ٔ انجیرک جزء این ده است .
تالاندشتلغتنامه دهخداتالاندشت . [ دَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان هرسم ، بخش مرکزی شهرستان شاه آباد. در 38 هزارگزی خاور شاه آباد و 8هزارگزی خاور انجیرک قرار دارد. در دشت واقع و سردسیر
چم آسیابلغتنامه دهخداچم آسیاب . [ چ َ ] (اِخ ) دهی از دهستان بخش مسجدسلیمان شهرستان اهواز که در 8 هزارگزی باختر مسجدسلیمان کنار راه مسجد سلیمان به انجیرک واقع است . کوهستانی و گرمسی