انجمن ایرانی فلسفه و علوم انسانیلغتنامه دهخداانجمن ایرانی فلسفه و علوم انسانی . [ اَ ج ُ م َ ن ِ ی ِ ف َ س َ ف َ / ف ِ وَ ع ُ م ِ اِ ] (اِخ ) انجمنی است وابسته به یونسکو که در تهران توسط عده ای از دانشمندا
انجمن ایران شناسیلغتنامه دهخداانجمن ایران شناسی . [ اَ ج ُ م َ ن ِ ش ِ ] (اِخ ) در مهرماه 1324 هَ .ش . بمنظور تحقیق و تتبع در فرهنگ ، تاریخ ، ادب ، آثار و ابنیه ٔ ایران (پیش از اسلام و دوره
انجمندیکشنری فارسی به عربیاتفاقية , اجتماع , تجمع , جالية , رابطة , طلب , فئة , کونجرس , مجتمع , مجلس , معهد , نادي , نقابة ، اِتِّحادٌ
انجمندیکشنری فارسی به انگلیسیassociation, board, brotherhood, club, college, congress, council, fellowship, fraternity, guild, institute, league, polity, quango, society
انجمنفرهنگ مترادف و متضادباشگاه، جماعت، جمعیت، حلقه، دایره، کانون، کمیته، کمیسیون، گروه، مجتمع، مجلس، مجمع، محفل، معشر، ملاء، ندوه، نشست
خمینیلغتنامه دهخداخمینی . [ خ ُ م َ / م ِ ] (اِخ ) روح اﷲ. آیت اﷲ العظمی روح اﷲ الموسوی الخمینی .ولادت امام : امام خمینی رضوان اﷲ علیه روز بیستم جمادی الثانی (برابر با سالروز میل
خاورشناسیلغتنامه دهخداخاورشناسی . [ وَ ش ِ ] (حامص مرکب ، اِ مرکب ) عمل خاورشناس . خاورشناسی به رشته ای از معارف بشری اطلاق میشود که بحث از زبان و علم و ادب ملل خاور می کند. از آنجا
طالبوفلغتنامه دهخداطالبوف . [ ل ِ ب ُ ] (اِخ ) طالب اُف . حاجی ملاعبدالرحیم پسر استاد ابوطالب نجار تبریزی سرخابی در سال 1250 هَ . ق . متولد شد و در حدود شانزده سالگی به تفلیس رفت
خیامیلغتنامه دهخداخیامی . [ خ َی ْ یا ] (اِخ ) لقب دیگر خیام شاعر و فلکی معروف ایران است . علماء عصر وی او را گاه دستور و گاه امام و گاه حکیم و حجةالحق و فیلسوف می نامیده اند. (ی
جریده نگاریلغتنامه دهخداجریده نگاری . [ ج َ دَ / دِ ن ِ ] (حامص مرکب ) نوشتن روزنامه یا مجله یا نشریه های مرتب روزانه یا هفتگی یا ماهانه که مندرجات آنها گاه سیاسی و خبری و اجتماعی است