انتیارلغتنامه دهخداانتیار. [ اِ ] (ع مص ) نوره مالیدن . (از اقرب الموارد). نوره بکار داشتن یعنی آهک . (مجمل اللغة). آهه (آهک ) بکار داشتن . (تاج المصادر بیهقی ). انتوار. (ناظم الا
انطیارلغتنامه دهخداانطیار. [ اِ ] (ع مص ) شکافته شدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). انشقاق . (از اقرب الموارد).
اختیارلغتنامه دهخدااختیار. [ اِ ] (ع مص ) گزیدن . برگزیدن . (تاج المصادر) (زوزنی ). استراء. گزین کردن . خَیره . (منتهی الارب ). انتخاب : الحمدُ للّه الذی اختار محمداً صلی اﷲعلیه و
اختیارلغتنامه دهخدااختیار. [ اِ ] (ع مص ) گزیدن . برگزیدن . (تاج المصادر) (زوزنی ). استراء. گزین کردن . خَیره . (منتهی الارب ). انتخاب : الحمدُ للّه الذی اختار محمداً صلی اﷲعلیه و