عنتللغتنامه دهخداعنتل . [ ع َ ت َ ] (ع ص ) کفتاری که شکار خود راپاره پاره کند. ج ، عَناتل . (ناظم الاطباء). الضباع العناتل ؛ کفتارهایی که شکار خود را پاره پاره کنند. (ازمنتهی ال
عنتللغتنامه دهخداعنتل . [ ع ُ ت ُ ] (ع ص ) سخت و درشت . (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). || (اِ) تلاق . (منتهی الارب ). تلاق و بظر. (ناظم الاطباء). عن
انتلهلغتنامه دهخداانتله . [ اَ ت ِ ل ِ / اَ ت ُ ل َ ] (اِ) جدوار و آنرا انتله ٔ سودا نیز گویند. (ناظم الاطباء). جدوار اندلسی است بلغت آنجا، اسم بیخیست صلب و قسمی از او سیاه و کثی
انتلکتواژهنامه آزاد[اَ تِ لِ] در اصطلاح امروزی به روشنفکران گفته می شود. برگرفته از واژه انتلکتوئل است.
انتلهلغتنامه دهخداانتله . [ اَ ت ِ ل ِ / اَ ت ُ ل َ ] (اِ) جدوار و آنرا انتله ٔ سودا نیز گویند. (ناظم الاطباء). جدوار اندلسی است بلغت آنجا، اسم بیخیست صلب و قسمی از او سیاه و کثی
انتلکتواژهنامه آزاد[اَ تِ لِ] در اصطلاح امروزی به روشنفکران گفته می شود. برگرفته از واژه انتلکتوئل است.
روشنفکرفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نتیجۀ استدلال فکر، دانشگاهی، تحصیلکرده انتلکتوئل، آزاداندیش، آزادفکر، لیبرال، بامدارا