انتفاضهواژهنامه آزاد(اِ تِ ض ِ) [ ع . ] (اِ.) 1 - تکان دادن ، لرزیدن . 2 - نام نهضت انقلابی مردم فلسطین .
انتفاضهفرهنگ انتشارات معین(اِ تِ ض ِ) [ ع . ] (اِ.) 1 - تکان دادن ، لرزیدن . 2 - نام نهضت انقلابی مردم فلسطین .
انتفاضةدیکشنری عربی به فارسیحرکت تند و ناگهاني (بدن) , جست وخيرز , چين دار کردن حاشيه لباس , پرت کردن , تقلا کردن , جولا ن , شورش , طغيان , قيام , برخاست , بلوا , برخيزش
استفاضةلغتنامه دهخدااستفاضة. [ اِ ت ِ ض َ ] (ع مص ) استفاضت . آب روان کردن خواستن . (منتهی الارب ). || عطا خواستن . (وطواط). فیض گرفتن . (غیاث ). طلب فیض کردن . || استفاده : هر آنچ
انتفاضلغتنامه دهخداانتفاض . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) افشانده شدن جامه و درخت . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). تکان دادن جامه تا غبارش بریزد و تکان دادن درخت تا آنچه براوست بر