انباریلغتنامه دهخداانباری . [ اَم ْ ] (اِخ ) داودبن هیثم بن اسحاق بن بهلول ... تنوخی لغوی نحوی . رجوع به ابوسعید داود... شود.
انباریلغتنامه دهخداانباری . [اَم ْ ] (اِخ ) ابوالبرکات کمال الدین عبدالرحمان بن محمدبن عبیداﷲ انصاری . و رجوع به ابن انباری ... شود.
انباریلغتنامه دهخداانباری . [ اَم ْ ] (اِخ ) ابوالحسن . حکیم و ریاضی دان بود. رجوع به ابوالحسن انباری شود.
انباریلغتنامه دهخداانباری . [ اَم ْ ] (اِخ ) ابوبکر محمدبن ابی محمدقاسم بن بشاربن حسن . رجوع به ابن انباری ... شود.
انباریدنلغتنامه دهخداانباریدن . [ اَم ْ دَ ] (مص ) انبار کردن و پر کردن . || پُر کردن فرمودن . || خراب کردن .(ناظم الاطباء). و رجوع به انباردن و انباشتن شود.
علی انباریلغتنامه دهخداعلی انباری . [ ع َ ی ِ اَم ْ ] (اِخ ) ابن عمربن محمدبن فارس انباری ، مشهور به ابن حداد و ملقّب به قوام الدین و مکنّی به ابوالفرج . متوفی در سال 610 هَ . ق . محم