26 فرهنگ

4615 مدخل


ترجمه مقاله

انبار

'ambār

۱. جای انباشتن غله، ابزار، کالاهای تجاری، و امثال آن.
۲. (صفت) انباشته.
۳. (بن مضارعِ انباشتن و انباردن و انباریدن) = انباشتن
۴. [قدیمی] خس‌وخاشاک و سرگین چهارپایان و چیزهای دیگر که روی هم انباشته کرده باشند.

خزانه، سیلو، مخزن

arsenal, barn, depository, entrepôt, repository, magazine, reservoir, stash, stockroom, storehouse, storeroom, stowage, tank, warehouse, well