اناتلغتنامه دهخداانات .[ اَ ] (از ع ، اِ) درنگ . (غیاث اللغات ). توقف و درنگی . تأنی . آهستگی . (فرهنگ فارسی معین ) : لیک مؤمن زاعتماد آن حیات می کند غارت بمهل و با انات . مول
انأتلغتنامه دهخداانأت . [ اِ ءَ ] (ع مص ) گران گردانیدن و سنگین کنانیدن و سبب میل کردن شدن . (ناظم الاطباء). گران گردانیدن و مایل ساختن گرانی بار. (منتهی الارب ). گویند: اناء ا
اناتروپلغتنامه دهخدااناتروپ . [ اَ رُ ] (فرانسوی ، اِ) نوعی تخمک گیاهی است که در بسیاری از نباتات مانند تیره ٔ لاله و گل سرخ و آلاله دیده میشود. (از گیاه شناسی ثابتی صص 480 - 481).
اناتونتنلغتنامه دهخدااناتونتن . [ اَ ت َ ] (مص ) بلغت زند و پازند گذاشتن و نهادن باشد. (برهان قاطع) (آنندراج ). گذاشتن و ترک کردن و نهادن و نشاندن . (ناظم الاطباء) .
انأتلغتنامه دهخداانأت . [ اِ ءَ ] (ع مص ) گران گردانیدن و سنگین کنانیدن و سبب میل کردن شدن . (ناظم الاطباء). گران گردانیدن و مایل ساختن گرانی بار. (منتهی الارب ). گویند: اناء ا
anatomizeدیکشنری انگلیسی به فارسیآناتوماتوری، کالبد شناسی کردن، تشریح کردن، قطعه قطعه کردن، تجزیه کردن