ام البنینلغتنامه دهخداام البنین . [ اُم ْ مُل ْ ب َ ] (اِخ ) (اروی ) از کنیزان امام موسی کاظم (ع ) و مادر امام رضا بود. وی از زنان فاضل زمان بشمار می آمد. رجوع به ریحانة الادب ج 6 ص
ام البنینلغتنامه دهخداام البنین . [ اُم ْ مُل ْ ب َ ] (اِخ ) دختر عبدالعزیزبن مروان خواهر عمربن عبدالعزیز اموی و زن ولیدبن عبدالملک بن مروان . از زنان مشهور بنی امیه است که بحسن و جم
ام البنینلغتنامه دهخداام البنین . [ اُم ْ مُل ْ ب َ ] (اِخ ) دختر عمرو یا ربیعةبن عامر. زن مالک بن جعفربن کلاب . از زنان مشهور عرب بود و در نجابت بدو مثل زنند و گویند: انجب من ام الب
ام البنینلغتنامه دهخداام البنین . [ اُم ْ مُل ْ ب َ ] (اِخ ) زن عقیل بن ابی طالب و مادر جعفربن عقیل از شهیدان کربلاست . (از ریحانة الادب ج 6 ص 210).
ام البنینلغتنامه دهخداام البنین . [ اُم ْ مُل ْ ب َ ] (اِخ ) فاطمه دختر خرام بن خالدبن ربیعةبن کُلاب . از زنان علی بن ابی طالب (ع ) بود. وی اول زنی است که بعد از درگذشت فاطمه (ع ) به
ام السخاللغتنامه دهخداام السخال . [ اُم ْ مُس ْ س ِ ] (ع اِ مرکب ) بز. (ناظم الاطباء). رجوع به سخله و سخال شود.
ام الرأسلغتنامه دهخداام الرأس . [ اُم ْ مُرْ رَ ] (ع اِ مرکب ) دماغ . (لسان العرب ). دماغ یا پوست آن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). پوستی که شامل مغز سر باشد. (از اقرب الموارد). دماغ
ام المؤمنینلغتنامه دهخداام المؤمنین . [ اُم ْ مُل ْ م ُ م ِ ] (ع اِ مرکب ) لقب هریک از زنان رسول اکرم است و آن مأخوذ از قول خداوند است که فرماید: النبی اولی بالمؤمنین من انفسهم و از
امللغتنامه دهخداامل . [ اُم ْ م ُ ] (ص ) مأخوذ از ام عربی مادر و الف و لام تعریف عربی . چنانکه در ام البنین و غیره هست مانند اَبُل که در تداول عامه مخفف ابوالقاسم و ابوالفضل و
صدقةلغتنامه دهخداصدقة. [ ص َ دَ ق َ ] (اِخ ) ابن خالد. مولی ام البنین ، مکنی به ابوالعباس تابعی است .
حمیده ٔ بربریهلغتنامه دهخداحمیده ٔ بربریه . [ ح َ دَ ی ِ ب َ ب َ ری ی َ ] (اِخ ) مادر حضرت امام موسی الکاظم (ع ) است . اصلاً از قوم بربر و جاریه بود. ام البنین مملوکه ٔ خویش را به پسرش مو
ارض عاتکةلغتنامه دهخداارض عاتکة. [ اَ ض ُ ت ِ ک َ ] (اِخ ) سرزمینی است درخارج باب الجابیه ٔ دمشق . منسوب به عاتکة بنت یزیدبن معاویةبن ابی سفیان بن حرب ، مکناة به ام البنین و او زوجه
دیر محمدلغتنامه دهخدادیر محمد. [ دَ رِ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) از نواحی دمشق است از اقلیم بیت آلابار است به محمدبن الولیدبن عبداﷲبن مروان بن الحکم اموی فرزند ام البنین دختر عبدالعزی