امین پاشا فکریلغتنامه دهخداامین پاشا فکری . [ اَ ف ِ ] (اِخ ) امین بن عبداﷲبن محمد بلیغ. از دانشمندان و بزرگان مصر بود. او را تصانیفی است . (1272 - 1316 هَ . ق .). (از اعلام زرکلی چ 1 ج 1
امینلغتنامه دهخداامین . [ اَ ] (ع ص ) امانت دار. (منتهی الارب ) (غیاث اللغات ) (مؤید الفضلاء). زنهاردار. (فرهنگ فارسی معین ). قفان . (منتهی الارب ، ذیل ق ف ن ). قبان . (منتهی ا
امینلغتنامه دهخداامین . [ اَ ی َ ] (ع ن تف ) دروغتر. اکذب : احسن الشعر امینه و اعذبه اکذبه . (یادداشت مؤلف ).
فکریلغتنامه دهخدافکری . [ ف ِ ] (اِخ ) امین پاشا... امین بن عبداﷲبن محمد بلیغ. از علمای مصر و اعیان آن کشور است . تولد و وفات او در قاهره بود. در فرانسه تحصیل علم حقوق کرد و در
احمدلغتنامه دهخدااحمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) کمال پاشا (1267 - 1341 هَ . ق .). احمد کمال بن حسن بن احمد علامه ٔ اثری یکی از نوابغ مصر. مولد و منشاء و وفات او در قاهره بودو زبانهای ع
حدادلغتنامه دهخداحداد. [ ح َدْ دا ] (اِخ ) نجیب بن سلیمان . ازنویسندگان معروف معاصر عرب (1867- 1899م .) وی در بیروت متولد شد. و به خال خویش ابراهیم و خلیل الیازجی ادب آموخت از پ
احمدپاشالغتنامه دهخدااحمدپاشا. [ اَ م َ ] (اِخ ) (هزارپاره ) او در دوره ٔ سلطان ابراهیم منصب صدارت یافت . وی فرزند مردی سپاهی از مردم استانبول است و مولد او بمحله ٔ طاوشان طاشی بود.
احمدلغتنامه دهخدااحمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن محمد پسر محمد ثالث معروف بسلطان احمد خان اول . چهاردهمین از سلاطین عثمانی و نسب او مستقیماً بسیزده واسطه بسلطان عثمان غازی منتهی شود