26 فرهنگ

1253 مدخل


امیدوار

'om[m]idvār

۱. کسی که نسبت به برآورده شدن آرزویش خوشبین باشد؛ آرزومند؛ متوقع.
۲. [قدیمی] مایۀ امید.

آرزومند، چشمبهراه، متوقع، مرجو، منتظر ≠ مایوس، نومید

affirmative, expectant, hopeful, sanguine, wishful