26 فرهنگ

4098 مدخل


امید

'om[m]id

آرزوی روی دادن امری همراه با انتظار تحقق آن؛ چشمداشت.
⟨ امید بستن: (مصدر لازم، مصدر متعدی) خواهان چیزی یا کسی شدن.
⟨ امید داشتن: (مصدر لازم، مصدر متعدی) امیدوار بودن؛ انتظار داشتن.

آرزو، امل، امیدواری، انتظار، توقع، چشمداشت، رجا ≠ نومیدی، یاس

dream, expectancy, expectation, hope, promise, prospect