لغتنامه دهخدا
امعان . [ اِ ](ع مص ) دور اندیشیدن در کاری . (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (از منتهی الارب ). دور اندیشیدن . (آنندراج ). گویند: امعن فی الامر؛ دور اندیشید در کار. (از منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء). تیز کردن نظر و دور رفتن در کاری یعنی در کاری غور کردن . (غیاث اللغات ).<b