لغتنامه دهخدا
امتلال . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) بکیش و شریعت درآمدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). داخل شدن در دینی . (از اقرب الموارد). || شتاب رفتن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). در راه رفتن تندی نمودن . (از اقرب الموارد). || کوماج کردن نان . (از منتهی الارب ) (از آنن