امضای کور وکالتیproxy blind signatureواژههای مصوب فرهنگستاننوعی امضا که در آن وکیل، با استفاده از کلید امضای وکالتی، یک پیام کور را برای درخواستکننده امضا میکند
امضای وکالتی کورblind proxy signatureواژههای مصوب فرهنگستانامضایی که در آن امضاکنندة اصلی نمیتواند امضاکنندة وکالتی را تنها با استفاده از امضای وکالتی شناسایی کند
امضای کورblind signatureواژههای مصوب فرهنگستاننوعی امضای رقمی که در آن امضاکننده بدون اطلاع از محتوای پیام اقدام به امضای آن میکند
عباس اوللغتنامه دهخداعباس اول . [ ع َب ْ با س ِ اَوْ وَ ] (اِخ ) (شاه ...) معروف به شاه عباس کبیر،فرزند سلطان محمد صفوی معروف به خدابنده فرزند بزرگ شاه طهماسب اول و نواده ٔ شاه اسما
طریقلغتنامه دهخداطریق . [ طَ ] (ع اِ) راه . ج ، اَطْرُق ، طُرُق ، طُرْق ، اَطْرِقاء، اَطْرِقَة. جج ، طُرُقات . (منتهی الارب ) (آنندراج ). سبیل . صراط. رَوِش . وجه . نحو. مبقرة.
غلاملغتنامه دهخداغلام . [ غ ُ] (ع اِ) کودک . (منتهی الارب ) (غیاث اللغات ). کودک شهوت پدیدآمده . (ترجمان علامه ٔ جرجانی تهذیب عادل نسخه ٔکتابخانه ٔ لغت نامه ). پسر از هنگام ولاد
رودهلغتنامه دهخداروده . [ دَ / دِ ] (اِ) امعای گوسفند و غیره . (برهان قاطع). سرگین دان مردم و جانوران . (شرفنامه ٔ منیری ). لوله های درازی که در شکم انسان و حیوان است و مجرای غذ
ییام کورساختهblinded messageواژههای مصوب فرهنگستانپیامی که فرد بدون اطلاع از محتوای آن و بنا به درخواست یک متقاضی، آن را امضا میکند متـ . پیام کور