لغتنامه دهخدا
امراق . [ اِ ] (ع مص ) بسیار کردن شوربا. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). خوردنی بسیار کردن . (تاج المصادر بیهقی ). || آشکار کردن عورت . (ناظم الاطباء)(از اقرب الموارد). اندام نهانی آشکارا کردن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). || رسیدن هنگام موی برکندن از پوست . (