امراضلغتنامه دهخداامراض . [ اَ ] (ع اِ) ج ِ مرض . (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). ناخوشیها. بیماریها. (ناظم الاطباء) (فرهنگ فارسی معین ).- امراض اطفال ؛ بیماریهای کودکان .- ام
امراضلغتنامه دهخداامراض . [ اِ ] (ع مص ) بیمار گردانیدن . (از اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). بیمار کردن . (آنندراج ) (تاج المصادر بیهقی ). || بیماری یافتن . (از اقر
سوزاکفرهنگ انتشارات معین(اِ.) یکی از امراض مقاربتی که واگیر دارد و نشانة آن چرک و سوزش در مجرای ادرار است .
مقاربتیلغتنامه دهخدامقاربتی . [ م ُ رَ / رِ ب َ ] (ص نسبی ) منسوب به مقاربت .- امراض مقاربتی ؛ بیماریهایی که بر اثر نزدیکی و همخوابگی زن و مرد با هم پیدا شود. بیماریهای آمیزشی .
زهرویلغتنامه دهخدازهروی . [ زُ رَ ] (ص نسبی ) منسوب به ستاره ٔ زهره . (یادداشت بخط مرحوم دهخدا).- بیماریهای زهروی ؛ امراض مقاربتی . (یادداشت ایضاً). بیماریهای عفونی که معمولاً ب
پنی سیلینفرهنگ فارسی عمید / قربانزادهنوعی داروی آنتیبیوتیک که اثر شدیدی در کشتن بسیاری از میکروبها دارد. در معالجۀ ذاتالریه و زخمهای چرکآلود و امراض مقاربتی به کار میرود. آن را بهصورت محلول