امتصاصلغتنامه دهخداامتصاص . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) مکیدن .(منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (فرهنگ فارسی معین ). مکیدن شیره ٔ چیزی را. (فرهنگ فارسی معین ). در عربی امروز جزء اصطلاحات علمی است و بمعانی متعدد بکار میرود. رجوع به المرجع شود.
امتصاصدیکشنری عربی به فارسیجاذب , جالب , دلربا , جذاب , درکش , دراشام , جذب , درکشي , دراشامي , فريفتگي , انجذاب , مکيدن , مک زدن , شيره کسي را کشيدن , مک , مک زني , شيردوشي
امتشاشلغتنامه دهخداامتشاش . [ اِ ت ِ ](ع مص ) بسنگ یا بکلوخ استنجا کردن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || همه ٔ شیر پستان را دوشیدن . (از منتهی الارب ) (از آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || برکشیدن زن زیور را از گردن خود. (منتهی الارب ) (ناظم الاطب
توالی همتاساز خودگردانautonomously replicating sequence, ARS 1واژههای مصوب فرهنگستانتوالیهای ویژهای در هوهستهایها که مبدأ همتاسازی به شمار میآیند