الیةالکفلغتنامه دهخداالیةالکف . [ اَل ْ ی َ تُل ْ ک َف ف ] (ع اِ مرکب ) محل و بن گاه ابهام است . (ذخیره ٔ خوارزمشاهی ). موضع گوشت آلود دنباله ٔ ابهام در کف دست : بریدن این شریان درد
الیةلغتنامه دهخداالیة. [ اَل ْ ی َ ] (ع اِ) دنب و سرین یا پیه و گوشت سرین . ج ، اَلیات ، اَلایا. تثنیه ٔ آن اَلیان بی تاء. (منتهی الارب ). گوشت یا پیهی که بر عَجُز گرد آید. (از
بلندبالالغتنامه دهخدابلندبالا. [ ب ُ ل َ ] (ص مرکب ) بلند. بلندقامت . (ناظم الاطباء). دارای قامت بلند. آنکه قامتی کشیده دارد. بلنداندام . طویل القامة. بالابلند. جَبّار. طُرموح . عِب