الکیفرونلغتنامه دهخداالکیفرون . [ اَ رُ ] (اِخ ) مؤلف یونانی در قرن سوم یا چهارم م . مکتوبهایی از زبان گناهکاران و چاپلوسان و جز آن نوشته است که هم از نظر فصاحت و بلاغت و هم از نظر
امین الدین کازرونیلغتنامه دهخداامین الدین کازرونی . [ اَ نُدْ دی ن ِ زِ ] (اِخ ) رجوع به امین بلیانی شود.
علامه دوانیلغتنامه دهخداعلامه دوانی . [ ع َل ْ لا م َ دَ ] (اِخ ) نام او بصورتهای مختلف ابن اسعد، ابن سعد، سعدالدین اسعد کازرونی دوانی صدیقی ، آمده است . ولی شهرت وی همه جا به علامه دو
صاحب الزنجلغتنامه دهخداصاحب الزنج . [ ح ِ بُزْ زَ ](اِخ ) ابن اثیر در حوادث سال 255 هَ . ق . گوید: به شوال این سال در فرات بصره مردی خروج کرد و خود را علی بن محمدبن احمدبن عیسی بن زید
مقشقشتانلغتنامه دهخدامقشقشتان . [ م ُ ق َ ق ِ ش َ ] (اِخ ) سوره ٔ کافرون و اخلاص . (مهذب الاسماء). سوره ٔ قل یاایها الکافرون و سوره ٔ اخلاص بدان جهت که از شرک و نفاق دوردارند مردم ر
جبیرلغتنامه دهخداجبیر. [ ج ُ ب َ ] (اِخ ) ابن الحارث . در لسان المیزان بنقل از رحله ٔ امین الدین محمدبن احمدبن امین به وسائطی از امیر ابوالمکارم عبدالکریم بن الامیر نصر الدیلمی
جبلةلغتنامه دهخداجبلة. [ ج َب َ ل َ ] (اِخ ) بدون نسب است . ابن شاهین او را غیر از جبلةبن حارثه دانسته است لیکن او همان شخص است و حدیثی که از او نقل کرده همان روایت جبلةبن حارثه