الکتریکیلغتنامه دهخداالکتریکی . [ اِ ل ِ ] (ص نسبی ) برقی . الکتریسیته ای . منسوب به الکتریک که در تداول فارسی زبانان بمعنی برق و الکتریسیته استعمال میشود. رجوع به الکتریک و الکتریس
الکتریکیفرهنگ انتشارات معین(اِ لِ) [ فر - فا. ] (ص نسب .) منسوب به الکتریک ، مربوط به الکتریسته . 1 - برقی . 2 - مغازه و دکان فروش و تعمیر لوازم برقی .
توپ الکتریکیلغتنامه دهخداتوپ الکتریکی . [ پ ِ اِ ل ِ ] (ترکیب وصفی ، اِمرکب ) رجوع به تله ویزیون و علم و زندگی ص 295 شود.