الکتریسیتهلغتنامه دهخداالکتریسیته . [ اِ ل ِ سی ت ِ ] (فرانسوی ، اِ) مأخوذ است از کلمه ٔ ایلقطرون (الکترون ) بمعنی کهربا یا عنبر اشهب . (یادداشت مؤلف ). الکتریسیته نام یکی از شکلهای
الکتریسیتهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: علیت سیته، برق، کهربا، رعد وبرق، نیرو صاعقه، برق، آسمانقرمبه، آذرخش، شعاع نورانی الکتریسیتۀجاری، برق مثبت، برق منفی، برق سهفاز، ارت، آند، کاتد، مثبتوم
الکتریسیتهفرهنگ فارسی عمید / قربانزاده= برق الکتریسیتهٴ القایی: الکتریسیتهای که در اثر مجاورت با جسم الکتریسیتهدار تولید شود.
خازن الکتریسیتهلغتنامه دهخداخازن الکتریسیته . [ زِن ِ اِ ل ِ ت ِ ت ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) آلتی که برای تکاثف الکتریسیته بکار می رود. رجوع بخازن شود.
واحد مقدار الکتریسیتهلغتنامه دهخداواحد مقدار الکتریسیته . [ ح ِ دِ م ِ رِ اِ ل ِ ت ِ ت ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) واحدی است که برای سنجش مقدار یا چندی الکتریسته به کار میرود.رجوع به مقدار الکت
الکتریستهفرهنگ انتشارات معین(اِ لِ تِ تِ) [ فر. ] (اِ.) شکلی از انرژی که در بعضی از ذرات اتمی ایجاد می شود و قابل تبدیل به اشکال دیگر انرژی است .
الکتریسیتۀ جوّatmospheric electricityواژههای مصوب فرهنگستان1. مجموعۀ پدیدههای الکتریکی که در جوّ زمین رخ میدهد 2. مبحثی که در آن به مطالعۀ فرایندهای الکتریکیای میپردازند که در جوّ زمین رخ میدهد