الکترونیکلغتنامه دهخداالکترونیک . [ اِ ل ِ رُ ] (فرانسوی ، اِ) شاخه ای است از مهندسی که در تئوری و وسایل و طرحهای مربوط به پخش و جذب الکترونها بحث می کند، و مباحث طرح شده در آن مسائلی از این قبیلند: لوله های الکترونی ، لوله ٔ اشعه ٔ کاتد، اطاقهای فتو الکتریک و امثال آن .تاریخچه ٔ رشته ٔ الکترو
الکترونیکفرهنگ فارسی عمیدشعبهای از فیزیک و مهندسی برق که دربارۀ صدور الکترونها از اجسام و استفاده از دستگاههای الکترونی بحث میکند.
الکترونیکelectronicsواژههای مصوب فرهنگستانشاخهای از دانش و فنّاوری که به مطالعۀ رسانش الکتریسته در گازها یا خلأ یا مواد نیمرسانا و رسانا و نیز طراحی و ساخت و واپایش و کاربرد وسایل مربوط میپردازد
الکترونیکفرهنگ فارسی معین(اِ لِ تِ رُ) [ فر. ] (اِ.) بخشی از فیزیک که به مطالعة پدیده ها و دستگاه های الکترونی مانند ترانزیستور، کامپیوتر و غیره و نیز طراحی و ساخت کنترل و کاربرد وسایل مربوط می پردازد.
الکترونیک خودروvehicle electronics, vetronicsواژههای مصوب فرهنگستانشاخهای از فنّاوری مرتبط با طراحی و تولید و نصب و بهکارگیری و خدماترسانی تجهیزات الکترونیکی در خودرو
الکترونیک خودروvehicle electronics, vetronicsواژههای مصوب فرهنگستانشاخهای از فنّاوری مرتبط با طراحی و تولید و نصب و بهکارگیری و خدماترسانی تجهیزات الکترونیکی در خودرو
الکترونیکیelectronicواژههای مصوب فرهنگستانحرف اول واژۀ electronic که در ترکیبات گوناگونی به کار میرود و در این ترکیبات عموماً به معنی وابسته به اینترنت یا مخابرات است متـ . ای ـ -e
میکروالکترونیکفرهنگ فارسی طیفیمقوله: بُعد ترونیک، ترانزیستور، دیود، تراشه، چیپ، مدارهای بسیار ریز، میکروپروسسور ابزارهای نانو