الکتروسکوپفرهنگ فارسی عمیدوسیلهای که وجود قوۀ الکتریسیته را در جسمی معلوم میکند؛ برقآزما؛ برقنما.
الکتروسکپفرهنگ فارسی معین(اِ لِ تِ رُ کُ) [ فر. ] (اِ.) آلت آزمایش وجود الکتریسیته که تشکیل شده است از یک شیشة دهانه بسته که میلة فلزی از دهانة چوپ پنبة آن عبور می کند و منتهی به دو باریکة زرورق فلزی است و مقداری آهک زنده در داخل شیشه (برای جذب بخار آب ) قرار داده اند. هنگام آزمایش این دو ورقة زرورق از یکدیگر دور می شوند؛ ا
وسیلۀ اندازهگیریفرهنگ فارسی طیفیمقوله: شرایط و عَمَلِ شهود ۀ اندازهگیری، دماسنج، میزانالحراره سرعتسنج، کیلومترشمار، مسافتسنج، عمقسنج زلزلهنگار مترونوم، ساعت الکلسنج آمپرمتر، آمپرسنج، الکترومتر، الکتروسکوپ (برقنما)، اهممتر، اهمسنج، ماگنتومتر، مغناطیسسنج، ولتمتر، ولتسنج بارانسنج، فشارسنج، مانومتر، هواسنج، بارومتر، ارت