الواحاتلغتنامه دهخداالواحات .[ اَل ْ ] (اِخ ) کوهی است بر مغرب رود نیل . در حدود العالم (چ دانشگاه ص 36) آمده : و دیگر کوهی است بر مغرب رود نیل هم چنین از اول حد نوبه برگیرد راست و
مصرلغتنامه دهخدامصر. [ م ِ ](اِخ ) ناحیتی است مشرق وی بعضی حدود شام است و بعضی بیابان مصر، و جنوب وی حدود نوبه است و مغرب وی بعضی از حدود مغرب است و بعضی بیابان است که آن را ال
سوانلغتنامه دهخداسوان . [ ] (اِخ ) آخرین شهری است از مصر و ثغر است بر روی نوبیان بر مغرب نیل و شهری است با مال بسیار و مردمانی جنگی و اندر کوههایی که بدو نزدیک است از الواحات مع
زبرجدلغتنامه دهخدازبرجد. [ زَ ب َ ج َ ] (اِ) نوعی زمرد باشد و آن از جمله ٔ جواهرات و طبیعتش سرد و خشک است در دوم .(برهان قاطع). سنگی است گرانبها. فارسی آن نیز زبرجد است . (از تفس
واح الاوللغتنامه دهخداواح الاول . [ حُل ْ اَوْ وَ ] (اِخ ) یکی از واحات سه گانه ٔ مصر است که در آن سوی کوه غربی و در برابر الفیوم واقع شده ، و به طرف اسوان کشیده میشود. این ناحیه جای
واح الثانیلغتنامه دهخداواح الثانی . [ حُث ْ ثا ] (اِخ ) دومین ناحیه از واحات سه گانه ٔ مصر است که پس از واح الاول قرار داردو از حیث عمران و آبادی نازلتر از واح الاول است و پس از آن کو