الهانیلغتنامه دهخداالهانی . [ اَ ] (ص نسبی ) منسوب به الهان بن مالک برادر همدان . رجوع به الهان (نام قبیله ) شود.
الهانیةلغتنامه دهخداالهانیة. [ اُ نی ی َ ] (ع مص ) معبودیت . الوهیة. الوهة.الهیة. (از اقرب الموارد). رجوع بهمین کلمات شود.
الهانیةلغتنامه دهخداالهانیة. [ اُ نی ی َ ] (ع مص ) معبودیت . الوهیة. الوهة.الهیة. (از اقرب الموارد). رجوع بهمین کلمات شود.
احمدلغتنامه دهخدااحمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن عمران بن سلامة الالهانی النحوی . مکنی به ابوعبداﷲ. معروف باخفش قدیم . ابوبکر صولی بکتابی که در شعراء مصر کرده ذکر او آورده است و گوی
هانیلغتنامه دهخداهانی . (اِخ ) ابن عروةبن الفضفاض بن عمران الغُظیفی المرادی . یکی از اشراف کوفه است که ابتدا از خواص و ندیمان علی بن ابیطالب بود. وی کثیربن شهاب المدحجی والی خرا
ابوهانیلغتنامه دهخداابوهانی . [ اَ ] (اِخ ) حمیدبن هانی الخولانی . محدث است و حیوةبن شریح و ابن وهب از او روایت کنند.