آلنگلغتنامه دهخداآلنگ . [ ل َ ] (اِ) مورچال . گوی که در اطراف قلعه ، گاه محاصره و تسخیر آن حفر کنند. || دیواری که برای حفظ سپاه کشند. سنگر. || حاجز و حوالی که سازند حفظ قلعه را.
آلنگفرهنگ انتشارات معین(لَ) ( اِ.) 1 - خندق . 2 - دیواری که بر گِرد سپاه برای محافظت درست کنند. مورچال ، سنگر.
آلنگفرهنگ فارسی عمید / قربانزادهخندق یا دیواری که در اطراف قلعه یا بر گرد سپاه برای محافظت درست کنند؛ مورچال؛ سنگر.
النگ پشهلغتنامه دهخداالنگ پشه . [ اُ ل َ گ ِ پ ُ ش ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان پایین ولایت بخش فریمان شهرستان مشهد در6 هزارگزی شمال خاوری فریمان ، سر راه مالرو عمومی شاهین گرماب خا
النگ درازلغتنامه دهخداالنگ دراز. [ اُ ل َ گ ِ دِ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان سربنان بخش زرند شهرستان کرمان ، در 25 هزارگزی شمال زرند و 13 هزارگزی خاور راه فرعی زرند به راور. سکنه