المپیادلغتنامه دهخداالمپیاد. [ اُ ل َ ] (فرانسوی ، اِ) مبنای سال شماری یونانیان بود. اینان هر چهار سال یک بار در شهر المپی واقع در پلوپونز گرد می آمدند و مسابقه هایی در همه گونه ور
المپیادفرهنگ انتشارات معین(اُ لَ) [ فر. ] (اِ.) 1 - فاصلة چهار ساله میان مسابقات المپیک . 2 - هر یک از مسابقات جهانی در زمینة علوم .
المپیادفرهنگ فارسی عمید / قربانزادهمسابقۀ جهانی در یکی از رشتههای علمی که هر سال در یکی از کشورها برگزار میشود: المپیاد ریاضی، المپیاد ادبی.
المپیالغتنامه دهخداالمپیا. [ اُ ل َ ] (اِخ ) یکی از شهرهای ممالک متحده ٔ آمریکا، مرکز ایالت واشینگتن . سکنه ٔ آن 15800 تن است .
المپیاسلغتنامه دهخداالمپیاس . [ اُ ل َ ] (اِخ ) (در حدود 390 - 316 ق . م .) ملکه ٔ مقدونیه و زن فیلیپ دوم و مادر اسکندر بود. گویند وی در قتل شوهرش که به سال 336 ق .م . اتفاق افتاد
اولمپیادلغتنامه دهخدااولمپیاد.[ اُ ل َ ] (اِ) واحد گاه شماری چهارساله در یونان قدیم که هر یک با مسابقات اولمپیک آغاز میشد. اولین المپیاد را از 776 ق . م . شمرده اند. (دائرةالمعارف )
المفیدلغتنامه دهخداالمفید. [ اُ ل َ ] (اِخ ) معرب المپیاد. در مجمل التواریخ و القصص (ص 31) چنین آمده : بختیانوس ... چون از پادشاهی بیفتاد بزمین یونان رفت متنکر، و حیلتها کرد تا خو
المپیکلغتنامه دهخداالمپیک . [ اُ ل َ ] (فرانسوی ، ص ) منسوب به المپ . رجوع به المپ شود.- بازیهای المپیک ؛ رجوع به ماده ٔ بازی (ذیل بازیهای تاریخی ) و نیز ماده ٔ المپی و المپیاد ش