الماسینلغتنامه دهخداالماسین . [ اَ ] (اِخ ) محرّف کلمه ٔ المکین عربی که فرنگیان آن را به ابن العمید از مورّخان عرب اطلاق کنند. وی مسیحی بود. بسال 620 هَ . ق . بدنیا آمد و به سال 672 هَ . ق .درگذشت . مدتی منشی پادشاهان مصر بود و
المشنگهفرهنگ مترادف و متضاددادوبیداد، سروصدا، شلوغی، غلغله، غوغا، قشقرق، کولیبازی، همهمه، هنگامه، هیاهو
بستان المسناةلغتنامه دهخدابستان المسناة. [ ب ُ نُل ْ م ُ س َ ] (اِخ ) در بغداد است . (منتهی الارب ).
المشنگهفرهنگ مترادف و متضاددادوبیداد، سروصدا، شلوغی، غلغله، غوغا، قشقرق، کولیبازی، همهمه، هنگامه، هیاهو
المشنگهفرهنگ مترادف و متضاددادوبیداد، سروصدا، شلوغی، غلغله، غوغا، قشقرق، کولیبازی، همهمه، هنگامه، هیاهو