القورلغتنامه دهخداالقور. [ اَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان پایین ولایت بخش فریمان شهرستان مشهد، در 48 هزارگزی خاور فریمان ، سر راه مالرو جنت آباد به فریمان . کوهستانی و سردسیر است
القورلغتنامه دهخداالقور.[ اَ ] (اِخ ) مرکز دهستان القورات بخش حومه ٔ شهرستان بیرجند، در 29 هزارگزی شمال خاوری بیرجند. کوهستانی و گرمسیر است . سکنه ٔ آن 221 تن شیعه ٔ فارسی زبانند
القوراتلغتنامه دهخداالقورات . [ اَ ] (اِخ ) نام یکی از دهستانهای سه گانه ٔ بخش حومه ٔ شهرستان بیرجند است که محدود است از طرف خاور به دهستان شاخنات و بهارجانات ، از طرف جنوب به دهست
بنات القورلغتنامه دهخدابنات القور. [ ب َ تُل ْ ] (ع اِ مرکب ) هضبه های کوچک . تلهای خرد. (از المرصع).
قوران الرصافلغتنامه دهخداقوران الرصاف . [ ق َ ؟ ] (اِخ ) جایی است در بلاد بنی سلیم از سرزمین حجاز. (از معجم البلدان ).
القوراتلغتنامه دهخداالقورات . [ اَ ] (اِخ ) نام یکی از دهستانهای سه گانه ٔ بخش حومه ٔ شهرستان بیرجند است که محدود است از طرف خاور به دهستان شاخنات و بهارجانات ، از طرف جنوب به دهست
بنات القورلغتنامه دهخدابنات القور. [ ب َ تُل ْ ] (ع اِ مرکب ) هضبه های کوچک . تلهای خرد. (از المرصع).
الغارلغتنامه دهخداالغار. [ اَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان القورات بخش حومه ٔ شهرستان بیرجند که در 30 هزارگزی شمال خاوری بیرجند واقع است . دامنه و معتدل است و سکنه ٔ آن 342 تن شیعه
کان بالالغتنامه دهخداکان بالا. (اِخ ) دهی است از دهستان القورات بخش حومه ٔ شهرستان بیرجند واقع در 33هزارگزی شمال خاوری بیرجند ناحیه ای است کوهستانی معتدل ودارای 35 تن سکنه میباشد. ف
مزداب بالالغتنامه دهخدامزداب بالا. [ م َ ] (اِخ ) دهی از دهستان القورات بخش مرکزی شهرستان بیرجنددر 74هزارگزی شمال بیرجند، و در دامنه واقع و دارای 740 تن سکنه است . آبش از قنات ، محصول