القای الکترومغناطیسی گذراtransient electromagnetic induction, time-domain electromagneticsواژههای مصوب فرهنگستانروشی برای تعیین توزیع رسانندگی الکتریکی زیرسطحی با استفاده از میدانهای واپاییدۀ مصنوعی
القای اشباعیsaturation inductionواژههای مصوب فرهنگستانبیشینهچگالی شار مغناطیسی قابل دریافت از هر جسم مغناطیسی متـ . چگالی شار اشباعی saturation flux density
القای بیتقارنیasymmetric inductionواژههای مصوب فرهنگستانشکلگیری یک انانتیومر (enantiomer) یا دیاستریوایزومر (diastereoisomer) که به علت تأثیر القایی دستوارۀ مبنا بیش از دیگر انواع همپارها امکانپذیر است
القای زیمایهenzyme inductionواژههای مصوب فرهنگستانفرایندی که در آن زیمایه در پاسخ به یک مولکول ویژه ساخته میشود متـ . القای آنزیم
ژرفگمانهزنی زمینمغناطیسیgeomagnetic deep sounding, GDS 1واژههای مصوب فرهنگستانکاربرد روشهای القای الکترومغناطیسی برای تعیین رسانندگی الکتریکی زمین با استفاده از تغییرات زمینمغناطیسی طبیعی
مولد برقgenerator 2واژههای مصوب فرهنگستانوسیلهای که براثر القای الکترومغناطیسی انرژی مکانیکی را به انرژی الکتریکی تبدیل کند متـ . مولد، ژنراتور
اثر ساحلcoast effectواژههای مصوب فرهنگستاناثر تباین رسانندگی خشکیـ اقیانوسی بر القای الکترومغناطیسی در سطح زمین
الکترونیکفرهنگ فارسی طیفیمقوله: علیت کترونیک مدار برقی، مدار بسته، مدار باز، مدارچاپی، مدار مجتمع، آیسی خازن، مقاومت، ترانزیستور، دیود، ترانسفورمر رادیو، تلویزیون، پخش رادیویی، مخابرات
ژنراتورفرهنگ انتشارات معین(ژِ نِ تُ) [ فر. ] (اِ.) وسیله ای که بر اثر القای الکترومغناطیسی انرژی مکانیکی را به انرژی الکتریکی تبدیل کند، مولد برق ، مولد. (فره ).