الفرد بزرگلغتنامه دهخداالفرد بزرگ . [ اَ ف ِ رِ دِ ب ُ زُ ] (اِخ ) (848 - 899 م .) مشهورترین پادشاه آنگلوساکسون . او بلاد انگلستان را فتح کرد، و پادشاهی مدبر و دانا بود. قوانین بسیاری وضع کرد و به پیشرفت علوم همت گماشت . وی مؤسس د
ابن سیف الفارضلغتنامه دهخداابن سیف الفارض . [ اِ ن ُ س َ فِل ْرِ ] (اِخ ) نام یکی از فقهای شافعی . (ابن الندیم ).
ذوی الفرائضلغتنامه دهخداذوی الفرائض . [ ذَ وِل ْ ف َ ءِ ] (ع ص مرکب ، اِ مرکب ) میراث برندگان بفریضة. ج ِ ذوالفریضة.
حجرالفردلغتنامه دهخداحجرالفرد. [ ح َ ج َ رُل ْ ف َ ] (اِخ ) از بنی کنده است . سمی بذلک لجوده . چه اهل یمن جواد را فرد نامند. (عقدالفرید چ محمد سعیدالعریان ج 3 ص 241).
سالفردلغتنامه دهخداسالفرد. [ ف ُ] (اِخ ) شهری است از انگلستان در کنار ایرول که از منچستر منفک است و دارای 178000 تن سکنه می باشد.
فردالفردلغتنامه دهخدافردالفرد. [ ف َ دُل ْ ف َ ] (ع اِ مرکب ) این آن است که او را عددی فردبشمارد فرد بار، چون نُه که او را سه ، به سه بار بشمرد و چون پانزده که پنج او را به سه بار بشمرد و سه او را به پنج بار بشمرد. (التفهیم چ همایی ص 35).