الفانتینهلغتنامه دهخداالفانتینه . [ اِ ل ِ ن َ ] (اِخ ) تلفظ ترکی الفانتین . رجوع به الفانتین و قاموس الاعلام ترکی ج 2 شود.
الفانتینلغتنامه دهخداالفانتین . [ اِ ل ِ ] (اِخ ) جزیره ایست از نیل ، مقابل آسوان (واقع در مصر) که در عهد فراعنه آباد و دارای تمدن بوده است . نام کنونی آن جزیره ٔ آسوآن است . و رجوع
الفانتهلغتنامه دهخداالفانته . [ اِ ل ِ ت َ ] (اِخ ) تلفظ ترکی الفانتا. رجوع به الفانتا و قاموس الاعلام ترکی ج 1 شود.
الفانتینلغتنامه دهخداالفانتین . [ اِ ل ِ ] (اِخ ) جزیره ایست از نیل ، مقابل آسوان (واقع در مصر) که در عهد فراعنه آباد و دارای تمدن بوده است . نام کنونی آن جزیره ٔ آسوآن است . و رجوع
اسوانلغتنامه دهخدااسوان . [ اُس ْ ] (اِ خ ) شهری بصعید مصر. (منتهی الارب ). شهری در مصر علیا. (دمشقی ). یاقوت گوید: شهری بزرگ و کوره ایست در آخر صعید مصر و اول بلاد نوبه بر ساحل
نبیکواژهنامه آزادنبیک نامی است استخراج شده از نبیگ. نبیگ کلمه ای است از زبان فارسی پهلوی از ریشه نبشتن، به معنای کتاب. این کلمه در لغت نامه فارسی پهلوی که به کوشش پروفسور مککنزی
حبشهلغتنامه دهخداحبشه . [ ح َ ب َ ش َ ] (اِخ ) مملکت حبشستان . حبش . مملکت سیاهان . کشور سیاهان . حبشستان . آبی سینی . اتیوپی . کشور بزرگی است در خاور آفریقا، واقع در باختر باب