العهدة علی الراویلغتنامه دهخداالعهدة علی الراوی . [ اَ ع ُ دَ ت ُ ع َ لَرْ را ] (ع جمله ٔ اسمیه ) بگردن گوینده . راست یا دروغ بودنش بعهده ٔ راوی است . در مقام نقل مطلبی یا حکایت گویند.
العهدة علی الراویلغتنامه دهخداالعهدة علی الراوی . [ اَ ع ُ دَ ت ُ ع َ لَرْ را ] (ع جمله ٔ اسمیه ) بگردن گوینده . راست یا دروغ بودنش بعهده ٔ راوی است . در مقام نقل مطلبی یا حکایت گویند.
عهدةلغتنامه دهخداعهدة. [ ع ُ دَ ] (ع اِ)نبشته ٔ سوگند و پیمان . (از منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). نوشته ٔ حِلف . (از اقرب الموارد). عهدنامه . || نبشته ٔ خرید و فروخت
راست و دروغلغتنامه دهخداراست و دروغ . [ ت ُ دُ ] (ترکیب عطفی ، ص مرکب ) صدق و کذب .- امثال :راست و دروغش به گردن راوی . نظیر: العهدة علی الراوی . (امثال و حکم دهخدا ج 2 ص 858).
ضمیریلغتنامه دهخداضمیری . [ ض َ ] (اِخ ) کمال الدین حسین اصفهانی .از شعرای ظریف طبع ایران معاصر شاه طهماسب صفوی است و به گفته ٔ صاحب آنندراج گویا در اصفهان بلکه در ولایات دیگر بک
گورب بافکلغتنامه دهخداگورب بافک . [ رَ ف َ ] (اِ مرکب ) پرنده ای است که خانه از خاشاک نرم سازد مانند جوراب ، و از شاخه های درخت آویزد، و او را به عربی وصعة خوانند. (برهان ). مرغکی اس