درکلغتنامه دهخدادرک . [ دَ رَ/ دَ ] (ع مص ، اِ) دررسیدن . (منتهی الارب ). لحاق و رسیدن به چیزی . (از اقرب الموارد و ذیل آن ) : لاتخاف دَرَکاً و لاتخشی . (قرآن 20 / 77)؛ بیم ندا
ضمانلغتنامه دهخداضمان . [ ض َ ] (ع مص ) کفیل شدن . (منتخب اللغات ). در عهده شدن . ضامنی . (غیاث ). ضمانت . پایندانی . (مهذب الاسماء). عهدان . عُهیدی . (منتهی الارب ). پذیرفتاری
ذمةلغتنامه دهخداذمة. [ ذِم ْ م َ ] (ع اِ) کفالت . ذِمامَت . دَمامَت . || عهد. پیمان . (ادیب نطنزی ). اِل . امان : به امان پناهید و زنهار طلبید و در ذمت عنایت و رعایت حاجب آلتون
مضمونلغتنامه دهخدامضمون . [ م َ ] (ع ص ) مال مضمون ؛ مال ضمانت شده و پذیرفتار گشته . (ناظم الاطباء) : تا لوح آسمان چک ارزاق خلق شدتو خلق رابه مردی مضمون آن چکی . سوزنی .رعایت رضا
اسماعیللغتنامه دهخدااسماعیل . [اِ ] (اِخ ) ابن صباح . در باب ضمان الصانع از کتاب کافی و من لایحضره الفقیه ، روایتی از علی بن حکم از صاحب ترجمه از ابی عبداﷲ آمده است . و در برخی نسخ