لغتنامه دهخدا
الجاء. [ اِ ] (ع مص ) مضطر کردن کسی را بکاری . (منتهی الارب ). بستم برکاری داشتن . (تاج المصادر بیهقی ). ملجاء گردانیدن . (مصادر زوزنی ). || سپردن کار را بخدای . (منتهی الارب ). انداختن کار خود را بر خدا. (غیاث اللغات ). || نگاه داشتن . (منتهی الارب ). نگاه داشتن از بدی . (غی