اختتابلغتنامه دهخدااختتاب . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) خب ّ. نوعی دویدن اسب . || پاره ای از جامه بیرون آوردن .
استتابهلغتنامه دهخدااستتابه . [ اِ ت ِ تا ب َ ] (ع مص ) توبه خواستن . (زوزنی ) (تاج المصادر بیهقی ). توبه خواستن از کسی . (منتهی الارب ). توبه کردن خواستن . توبه خواستن از گناه .
اعتتابلغتنامه دهخدااعتتاب . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) برگردیدن از کاری بسوی غیر آن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). برگردیدن از کاری بسوی غیر آن کار. (آنندراج ). از کاری که شروع کرده بکا
اقتتابلغتنامه دهخدااقتتاب . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) بر پشت شتر قتب نهادن . (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد از صحاح ).
تراسللغتنامه دهخداتراسل . [ ت َ س ُ ] (ع مص ) بیکدیگر پیغام و رسول فرستادن . (زوزنی ). همدیگر نامه فرستادن و جز آن ، یقال تراسلوا؛ اذ ارسل بعضهم الی بعض . (منتهی الارب ) (از ناظم
اذرکلغتنامه دهخدااذرک . [ اَ رَ ] (اِ) ابوریحان بیرونی آرد: قال صاحب کتاب النخب ان الاذرک حجر شریف من سبوک الاسکندرانیین قدیم نفیس یجری مجری الیاقوت فی النفاسة. قال الکندی الزجا
پوشیدنلغتنامه دهخداپوشیدن . [ دَ ] (مص ) در بر کردن . بتن کردن . در تن کردن . پوشیدن جامه ای را. ملبس شدن . در پوشیدن . بر تن کردن . بر تن راست کردن . لبس . تلبس . مکتسی شدن . اکت
تتابعلغتنامه دهخداتتابع. [ ت َ ب ُ ] (ع مص ) پیاپی درافتادن . (زوزنی ). پیاپی شدن . (زوزنی ) (دهار) (ترجمان علامه ٔ جرجانی ) (غیاث اللغات ) (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطبا
داودلغتنامه دهخداداود. [ وو ] (اِخ ) ابن طهمان البیهقی . از فحول علماء و شعراء و کاتب نصربن سیار بوده است اما نهانی با یحیی بن زیدبن زین العابدین براه اخلاص و ارادت میرفته . چون