التباسلغتنامه دهخداالتباس . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) پوشیدن کار بر کسی . (منتهی الارب ). پوشیده و شوریده شدن کار. (تاج المصادر بیهقی )(مصادر زوزنی ). اشتباه . اختلاط. التباک : همچنان کا
التباسفرهنگ انتشارات معین(اِ تِ) [ ع . ] (مص ل .)1 - درهم آمیختن . 2 - پوشیده شدن کار بر کسی . 3 - درهم آمیختگی .
اقتباسدیکشنری عربی به فارسیذکر , نقل قول , احضار , احضار به بازپرسي , تقديرازخدمات , تقديررسمي , بيان , ايراد , اقتباس , عبارت , مظنه , نقل کردن , مظنه دادن , نشان نقل قول
التباکلغتنامه دهخداالتباک . [اِ ت ِ ] (ع مص ) درهم آمیخته شدن کار. (منتهی الارب ).آمیخته شدن . (تاج المصادر بیهقی ). التباس . اختلاط.
التیاثلغتنامه دهخداالتیاث . [ اِ ] (ع مص ) درآمیختن . آمیخته شدن . (منتهی الارب ) التباس . (اقرب الموارد). || دشخوار شدن کار بر کسی . (تاج المصادر بیهقی ). || جامه در خود پیچیدن .
اشکلةلغتنامه دهخدااشکلة. [ اَ ک َ ل َ] (ع اِ) التباس . || حاجت . || یک کُنار کوهی ، و هی اخص من الاشکل . || شبه . یقال : فیه اشکلة من ابیه ؛ ای شبه . (منتهی الارب ).
جداءلغتنامه دهخداجداء. [ ج ِدْ دا ] (اِخ ) صاحب منتهی الارب ذیل جداء بکسر آرد: و فی المثل صرّحت جداء و بجدا و بجد و بجدّ ممنوعة و بجدّان یضرب فی شی ٔ وضح بعد التباسه و هو علی ال
لبسلغتنامه دهخدالبس . [ ل َ ] (ع مص ) پوشانیدن کار را بر کسی . (منتهی الارب ). پوشیدن . (زوزنی ). التباس . مشتبه ساختن . (منتهی الارب ). || شوریده کردن بر کسی . (زوزنی ) (تاج ا