غلام الابهریلغتنامه دهخداغلام الابهری . [ غ ُ مُل ْ اَ هََ ] (اِخ ) رجوع به ابوجعفربن محمدبن عبداﷲ الابهری شود.
الابلغتنامه دهخداالاب . [ اَ ] (اِخ ) موضعی است نزدیک مدینه . (منتهی الارب ). دره ٔ پهنی است در دیار مزینه نزدیک مدینه . (معجم البلدان ).
بیت الاَّباءلغتنامه دهخدابیت الاَّباء. [ ب َ تُل ْ آ ] (اِخ ) در علم احکام نجوم برجی پس از بیت الاخوه باشد و آن بیت چهارم است . (یادداشت بخط مؤلف ).
غلام الابهریلغتنامه دهخداغلام الابهری . [ غ ُ مُل ْ اَ هََ ] (اِخ ) رجوع به ابوجعفربن محمدبن عبداﷲ الابهری شود.
کمال الدینلغتنامه دهخداکمال الدین . [ ک َ لُدْ دی ] (اِخ ) ابوعمر الابهری وزیر طغرل بن ارسلان . (حبیب السیر چ خیام ج 2 ص 532).و رجوع به ابوعمر ابهری و دستور الوزرا ص 219 شود.
ابوجعفرلغتنامه دهخداابوجعفر. [ اَج َ ف َ ] (اِخ ) ابن محمدبن عبداﷲ الابهری . غلام ابوبکرمحمدبن عبداﷲبن محمدبن صالح الابهری . از فقهای مالکی . او راست : کتاب مسائل الخلاف . کتاب الر
ابوعمرلغتنامه دهخداابوعمر. [ اَ ع ُ م َ ] (اِخ ) ابهری . کمال الدین وزیر طغرل بن ارسلان بن طغرل بن محمدبن ملکشاه . صاحب حبیب السیر گوید: وزارت طغرل مدتی مدید تعلق بکمال الدین ابوع
سعدالدینلغتنامه دهخداسعدالدین . [ س َ دُدْ دی ] (اِخ ) مسعودبن علی الابهری . ملقب به نظام الملک .تکش خان او را وزارت داد و او در این شغل به اصلاح کارها پرداخت و کار ملک را منظم کرد